انجیل به روایت انسی

برادرم عیسى شما را گفت که ملکوت خدا نزدیک است. اکنون من گویم که آن چه نزدیک است، برهوت بى خدایى است

انجیل به روایت انسی

برادرم عیسى شما را گفت که ملکوت خدا نزدیک است. اکنون من گویم که آن چه نزدیک است، برهوت بى خدایى است

سینه‌ی من چاه بابل است، و در ظلمت این چاه وسط سینه‌ی من، دو فرشته‌ی رانده‌شده از عرش ملکوت با خاطره‌ی دوردست معصومیتی فراموش شده، واژگونه آویزان شده‌اند و مویه می‌کنند و صدای شیون‌شان لحظه‌ای مرا آسوده رها نمی‌کند. می‌نویسم تا شاید آرام گردند.

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایموجی» ثبت شده است

ایموجی مینیاتور

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۵۸ ب.ظ

مرد مینیاتور در حالی که التماس در چشمانش موج می‌زند، به دامن زن مینیاتور آویخته و جام شرابی به سویش گرفته است و زن از کمر در خلاف جهت مرد چرخیده و نگاهش را تا حد ممکن از او دور ساخته است. اما به رغم همه‌ی اینها پیداست که میلی پنهان در زیر پوستش در حال فوران است. این میل پنهان همچنین از نگاهی که از گوشه‌ی چشم به مرد مینیاتوری می‌کند، قابل تشخیص است. به نظر می‌رسد که زن مینیاتوری سال‌ها منتظر این لحظه بوده و حالا که پس از سال‌ها مجال عشوه‌گری یافته، به رغم گونه‎های به سرخی نشسته‌اش، سعی دارد خونسرد و بی‌تفاوت جلوه کند. مرد مینیاتوری البته در قید این حرف‌ها نیست و با موهای ریخته بر پیشانی و با نگاهی خیره به زن می‌نگرد. مرد مینیاتوری تنها در فکر وصال معشوق است و هیچ ابایی ندارد از اینکه قیافه‌اش مانند آدم‌های احمق در تاریخ ثبت شود.

دیوان حافظ صفحه‌ی ۲۳  تصحیح دکتر قاسم غنی و علامه قزوینی، چاپ بیست و سوم

  • آیلین مرندی